عکس های آذرماه 95
تا نوزده ماهگی پسری بعد از حموم ی خواب راحت وقتی ی کارتن مای بیبی میخری قربونت برم در کمتر از یک دقیقه کل پوشک ها رو خالی کردی و خودت رفتی تو کارتن در کمتر از 5 دقیقه هم کارتن رو پاره کردی البته با همکاری با دایی حسین 14 آذر هم تولد دایی جون سهیل بود و همه خونه پدر جون و مامانی بودیم و تولد گرفتیم و کلی خوش گذشت و پسری کلی خوشحالی کرد و دست زد و رقصید که فیلمشو واست گرفتم بزرگ شدی ببنی و بدونی چقد جیگر بودی تقریبا صد بار کادوها به دایی دادی و ما دست زدیم مامانی میگفت آخر شب که همه خوابیدن یکدفعه صدای داد دایی اومده وقتی رفتن تو اتاق دایی دیدن پیرهنی که مامانی واسه دایی خریده بود با...